محل تبلیغات شما



ایام سوگواری سید و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) نزدیک است.

به خدا قسم همین برهان  که بعد از گذشت 1400 سال شعائر حسینی و نام و یاد سید و سالار شهیدان (ع) همانند سال 61 هجری قمری همچنان پابرجا و جاودانه است خود برای اثبات حقانیت تشیع کافی ست.

 

به خدا قسم همین که حب امام حسین (ع) بزرگترین تجمع تاریخ بشریت را در کربلا  رقم میزند برای اثبات حقانیت تشیع کافی است.

 

روزگاری شامات مرکز تبلیغ و جنگ روانی  علیه اهل بیت پیامبر (ع) بود و اینک همان شامات به یکی از

پایگاههای شیعیان بر علیه اسرائیل تبدیل شده است. آیا این برای اثبات حقانیت تشیع کافی نیست؟

 

اینکه امروز در مرکز حکومت امویان یاد و اثری از حکام ستمگر آنان نیست درحالیکه بارگاه ملکوتی حضرت زینب (ع) و حضرت رقیه (ع) نگین شامات هستند  برای اثبات حقانیت تشیع کافی نیست؟

 

اینکه نظام مقدس جمهوری اسلامی که انقلاب خود را با تاسی از قیام سیدالشهدا (ع) به پیروزی رسانده اینک به تنهایی در برابر یزیدیان زمان محکم و پابرجا ایستاده برای اثبات حقانیت تشیع کافی نیست؟

 

بی شک که چنین است.
 

یاحسین(ع)

 


چند روز پیش روز عید سعید قربان بود و حجاج بیت الله الحرام مناسک معنوی و پرفیض حج را به پایان

رساندند. برخلاف سالهای گذشته حکومت سعودی رفتاری توام با احترام و تکریم با حجاج ایرانی داشت.

علت این احترام را میتوان در قدرت نظامی و منطقه ای ما جستجو کرد که در ماههای اخیر چشمه هایی از آن به کشورهای منطقه نشان داده شد.

مادامی که ترامپ عربستان را گاو شیرده خطاب کرده و کشورهای عربی منطقه را تحقیر میکند و آنها

جرات ندارند دم بزنند، پهباد دویست میلیون دلاری آمریکا را منهدم کردیم. کشتی متخلف انگلیسی را

توقیف کردیم و به قول معروف نشان دادیم چه کسی در منطقه آقایی می کند.

همین اقدامات ما باعث شد تا امارات هم به التماس بیفتند و از ایران بخواهد تا بین آنها و حوثی های

یمن وساطت کند. همه این مسائل نشان داد که زبان امروز در منطقه خاورمیانه، زبان بازدارندگی، اقتدار

و برخورد قاطع با مین است و اگر ذره ای عقب نشینی کنیم آنها پیشروی خواهند کرد پس همواره

باید قاطع، محکم و بازدارنده باشیم. هنوز جنایت سعودی در حادثه چرثقیل، حادثه منا و حادثه تعرض

به نوجوانان ایرانی از خاطرمان نرفته است.

 


چند شب پیش بصورت گذرا و بدون قصد قبلی در حالیکه بی حوصله بودم شروع به نگاه کردن فیلم تنگه ابوقریب کردم. حوصله ام نکشید.

در گوگل در مورد این فیلم تحقیق کردم ناگهان مطالبی پیش رویم ظاهر شد که مرا به دیدن این فیلم مشتاق کرد.قبلا در مورد اینکه چند روز قبل از قبول قطعنامه 598 عراق آخرین تقلای خود را برای تثبیت به عنوان طرف برنده جنگ میکند نشنیده بودم. بعثی ها قصد داشتند در آخرین روزهای جنگ از طریق تنگه ابوقریب و ورود به دشت عباس خوزستان را اشغال کنند و خود را به عنوان برنده جنگ تثبیت کنند اما بچه های گردان عمار که اکثراً از بچه های تهران بودند و حتی بلیط قطار برای برگشت به تهران هم در دستشان بود دلاورانه به تنگه ابوقریب رفتند و در مقابل بعثی ها پایداری کردند و بسیاری از آنها مظلومانه شهید شدند.

بعد از خواندن این مطالب فیلم را مشتاقانه نگاه کردم و بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم. خداوند همه آنها را با شهدای کربلا محشور کند.

مطلبی که حائز اهمیت است این است که متاسفانه فروش این فیلم نسبت به بودجه آن بسیار کم بوده و این نشان از کم لطفی ماست که برای فیلمهایی چون نجات سرباز رایان و کف و سوت میزنیم اما این چنین نسبت به آثار سینمایی که راجع به قهرمانان ملی ما هستند کم لطفیم.

فیلم تنگه ابوقریب از نظر جلوه های وِیژه هم چیزی از نمونه های هالیوودی خود کمتر ندارد و بسیار

حرفه ای ساخته شده است.  دیدن آن بسیار پیشنهاد می شود.

 

عکس از خبرگزاری ایسنا

عکس از خبرگزاری ایسنا


در شرایطی که ایران تحت تحریمهای ظالمانه آمریکا قرار گرفته است، یک کشتی حاوی نفت ایران در جبل

الطارق که تحت حاکمیت اسپانیاست، توسط انگلیسی ها مورد ی دریایی قرار می گیرد.

انگلیسی ها هم حاکمیت دریایی اسپانیا را نقض کرده اند و هم به ی دریایی مبادرت ورزیده اند.

در حقوق بین الملل در مقابل چنین اقدامات غیرقانونی و نامشروعی انجام اقدام متقابل قابل توجیه است لذا

متقابلا ایران هم میتواند نفتکش هایی را که تحت پرچم انگلستان هستند  توقیف کند. حال بریتانیا هشدار

داده اگر ایران کشتی های انگلیسی یا تحت پرچم انگلستان را توقیف کند با عواقب جدی روبرو خواهد شد!

این همه وقاحت ناشی از چیست؟

چطور این کشورها به خودشان اجازه میدهند هر غلطی بکنند اما در مقابل کشورهای دیگر باید منفعل

باشند؟

پاسخ در سابقه تاریخی این کشورهاست. انگلستان زمانی ابرقدرت و ابراستعمارگر تاریخ بود و خورشید

در مستعمراتش هیچگاه غروب نمی کرد. (کنایه ای به وسعت مستعمرات انگلستان)

انگلستان در قرن نوزده هرآنچه را میخواست با ملل مستضعف و فقیر انجام داد. از غارت منابع و معادن و

اشغال این کشورها گرفته تا به بردگی کشاندن انسانها. هرچند در قرن بیستم این مستعمرات به

استقلال رسیدند و انگلستان ابرقدرتی خود را از دست داد و آن را تقدیم قدرتهای نوظهوری چون آمریکا و

شوروی کرد اما خوی زورگویی، استعمارگری و نژادپرستی هنوز در خون انگلیسی هاست.

آنها نمیتوانند باور کنند همان ایرانی که در زمان قاجار به طرفه العینی هرات و افغانستان را از آن

جدا کردند و آن را دوبار در طی جنگهای اول و دوم جهانی اشغال کردند و باعث مرگ میلیونها نفر

در آن شدند این چنین در مقابل قلدری و زورگویی آنها ایستاده است لذا این چنین وقیحانه تهدید

می کنند اما باید بدانند که دوران بزن دررویی تمام شده است.

 


در تعریف عدالت گفته اند که عدالت یعنی هرچیزی در جای خود قرار بگیرد. این معنا در مورد قاضی القضات

آیت الله رئیسی صدق می کند. ایشان فرزند قوه قضائیه است و مدارج عالی قضایی را یکی پس از دیگری

طی کرده  و به عبارتی فرزند دستگاه قضا است و با آن کاملا مانوس و اخت است فلذا چالش ها و موانع

را به خوبی میشناسد و برای آنها راهکارهای مناسب ارائه می کند. ان شا الله که ایشان در رسالت خود

که همان اعتلای هرچه بیشتر دستگاه قضا و مبارزه با فساد و قانون گریزی است موفق باشند.

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها